جدول جو
جدول جو

معنی ته نه - جستجوی لغت در جدول جو

ته نه
برای تو، مال تو
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ تَ / تِ نِ / نَ)
خسته دل. غمگین. خسته جان. ملول. خسته خاطر:
که ما تا سکندر بشد زین جهان
از ایرانیانیم خسته نهان.
فردوسی.
، پریشان حال. بدبخت. ضعیف:
تو نیرو دهی تا مگر در جهان
نخسبد ز من مور خسته نهان.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(تُهْ تُهْ)
کلمه ای است که شتران را بدان زجر کنند و سگان را خوانند، حکایت لکنت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تَهْتَهْ)
افزوده شده و انبوه شده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ نِ)
مأخوذ از هندی، قلعۀ کوچک و توقفگاه عمده یک ناحیه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خُ جَ تَ / تِ نِ / نَ)
با نهاد خجسته. با نهاد مبارک. با نهاد خوش. نیکو نهاد:
شیده بر طالعی خجسته نهاد
کرد گنبد سرای را بنیاد.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(بَخْ یَ / یِ کَ دَ)
کنایه از وسایل نوشتن فراهم کردن است. (آنندراج) :
خامه چو بر تختۀ دیگر نهاد
تیر قلم شد بخطش سر نهاد.
امیرخسرو (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نه نه
تصویر نه نه
قید نفی: (نه نه چشمم پس ازین خواب مبیناد بخواب ور بیندرگ جانش بسهر بگشایید) (خاقانی. سج. 159)
فرهنگ لغت هوشیار
زیور و آرایش زنان هر هفت، نقصان کاهش، هر دو چیز. که در کیفیت و کمیت بیکدیگر نزدیک باشد، عددنود (10 9 90) تسعین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ده نه
تصویر ده نه
((دَ نُ))
زیور و آرایش زنان، نقصان، کاهش، هر دو چیز که در کیفیت و کمیت به یکدیگر نزدیک باشد، عدد نود (90، 9 * 10). تسعین
فرهنگ فارسی معین
نی قلیان
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی از دلارستاق لاریجان شهرستان آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
مال چه کسی، مربوط به چه کسی
فرهنگ گویش مازندرانی
مال توست، برای توست
فرهنگ گویش مازندرانی
از تو
فرهنگ گویش مازندرانی
آرواره ی پایین
فرهنگ گویش مازندرانی
مال توست
فرهنگ گویش مازندرانی
تو خودت، خودت، مال توست، برای شماست
فرهنگ گویش مازندرانی
برای تو
فرهنگ گویش مازندرانی
برای تو
فرهنگ گویش مازندرانی